نحوه رفرنس دادن در مقاله و پایان نامه چگونه است
نوشته ی دکتر عباس حُرّی
در نظریۀ بنیامتنیت، فرض بر آن است که هر متنی بافته ای از پاره های متون پیشین است و هیچ اندیشه ای گسسته از اندیشه های پیشین نیست(آلن، 1380)، بلکه ققنوس وار بر خاکستر پیشینۀ خود زاده و پرورده می شود(حرّی، 1385، ص 168). هر متن مجموعه نقل قول هایی است که بعضاً آشکار و دارای ارجاع و عمدتاً بی نام اند(آلن، 1380). به بیان دیگر، در عالم علم و تحقیق هیچ اثری قائم به ذات نیست و بنا بر شیوۀ نامه شیکاگو، هر اثری – به جز داستان و گزارش که مبتنی بر تجربه و نظر شخصی است- متکّی بر بخشی از یک یا چند منبع است(حری و شاهبداغی ، 1388، ص 1).
امروزه استناد از جمله بخش های عمده و تعیین کننده در نگارش علمی است و بدون حضور چنین بخشی نمی توان به یک نوشته اطلاق اثر علمی کرد. زیرا هیچ کس نمی تواند به طور مستقل و بی نیاز از دانش تولید شده پیشینیان مبادرت به تولید دانش جدید کند. استناد نه تنها به اثر علمی اعتبار می بخشد، بلکه بسامد استنادها به اثری واحد نوعی اعتبار بخشی به اثر مورد استناد محسوب می شود. همین دو رویکردی که به طور طبیعی مثبت تلقی می شود پیامدهایی دارد که نه تنها مثبت نیست، بلکه جزو بی اخلاقی های علمی است. مواردی از این نوع بی اخلاقی ها را می توان چنین برشمرد:
1. استفاده از سخن یا اندیشۀ فردی که قبلاً آن اندیشه را پرورانده است، بدون ذکر مأخذ و با این نیّت که آن اندیشه را به خود نسبت دهیم. چنین حرکتی که به سرقت ادبی مشهور است، گر چه در آثار علمی به وفور می توان یافت، هرگز توسط هیچ عالم منصفی پذیرفته نیست. علی رغم تصوّر مرتکب شوندۀ این خطا که می پندارد چنین تملّک نادرستی برای وی کسب اعتبار می کند، جز ترسیم چهره ای غیر اخلاقی برای او ارمغانی نخواهد داشت. اعتبار هر اثر از طریق جایگاه علمی آن در شبکۀ آثار علمی مرتبط قابل سنجش است، نه به طور منفرد و مستقل از آثار مشابه یا مرتبط دیگر.
2. نقل از منبعی با ذکر مأخذ، که در حدّ خود کار پسندیده و مفیدی است، لیکن ممکن است در مسیر کار این لغزش ها روی دهد:
الف. اطلاعات کتاب نگاشتی اثر درست نیست و از طریق آنها نمی توان خوانندۀ علاقه مند را به متن پیشین هدایت کرد تا اصل اندیشه و بخش های مرتبط آن را در سند مورد ارجاع جست و جو کند.
ب. مأخذ ذکر شده درست است، لیکن سخن یا اندیشه مورد ارجاع ربطی به آن متن ندارد ، و غفلت مؤلف سبب شده است که استناد به منبعی صورت گیرد که ارائه دهنده یا واضع آن قول و سخن نباشد.
ج. مأخذ از نظر استناد درست است امّا، به دلیل درک نادرست مؤلف از متن سند، اندیشه اصلی مسخ شده و نسبتی ناروا به صاحب سند اصلی داده شده است.
3. در زنجیرۀ استنادها ، به منابع واسط توجه نمی شود و با استفاده از راه میان بر ، مستقیماً به سند اصلی که حتی رؤیت هم نشده است استناد می شود و منبع واسط حذف می گردد. این امر که خود حرکتی غیر اخلاقی است ، عوارضی نیز به دنبال دارد که بعضاً چنین است:
الف. حقوق فرد یا افرادی که سبب نقل و اشاعه آن اندیشه شده اند و سهمی در جریان رشد علم داشته اند نادیده گرفته می شود.
ب.چون مؤلف ، سند اصلی را رؤیت نکرده ، ممکن است تفسیرها و برداشت های منبع واسط را اندیشۀ متن اصلی تلقی کند، و چیزی را به منبع اصلی نسبت دهد که دور از واقعیت است. این امر نه تنها از چشم افراد آگاه دور نمی ماند، بلکه خود عملی غیر اخلاقی است.
4. در زنجیرۀ استناد، به منبع واسط بسنده شود بدون آنکه به روشنی اظهار شود که سند واسط خود از سندی پیشین نقل کرده است. در این صورت ، اندیشه ای که طراح یا واضع آن فرد دیگری است، به سند واسط نسبت داده شود که مؤلف آن هیچ نقشی در پیدایش آن اندیشه نداشته است . این امر نه تنها جفایی بزرگ به مؤلف اصلی که نوعی بی اخلاقی علمی است.
5. سفارش استناد از موارد دیگری است که در عرصۀ اخلاق نگارش قابل طرح است. یکی از مصادیق سفارش استناد را می توان در مرحله داوری مقالات توسط داوران مجلات علمی یافت، که به مؤلف توصیه می کنند مقاله یا مقالاتی را که در همان مجله یا مجله ای دیگر به چاپ رسیده مورد استناد قرار دهند . هدف از این کار بالا بردن ضریب تأثیر مجله است و نویسندۀ مقاله نیز که برای چاپ مقاله اش ناگریز از پذیرش این توصیه هاست به این کار تن می دهد.
مصداق دیگری که می توان به آن اشاره کرد در پایان نامه های دانشجویی رخ می دهد. در این نوع کار، سفارش استناد ممکن است مبتنی بر گمانه زنی باشد یا به طور صریح صورت گیرد، و معمولاً مربوط به آثار تولید شده استادان راهنما و مشاور است. نوع گمانه ای استناد از این نوع از سوی دانشجو صورت می گیرد با این تصوّر که ممکن است اگر به آثار آنان استناد کند ایشان را خوش آید و چنین عملی بر ارزیابی پایان نامه تأثیر بگذارد. نوع صریح آن از سوی برخی استادان راهنما و مشاور صورت می گیرد که از دانشجو می خواهند به اثر یا آثاری از آنان استناد کند. موردی از این دست را خود شاهد بوده ام. دانشجویی در مقطع دکتری، نسخه اولیه پایان نامه خود را به طور غیررسمی در اختیار من گذاشت تا مطالعه کنم و نظر بدهم (گرچه هیچ عضویتی در گروه داوری پایان نامه نداشتم). بخش مقدمۀ کار را که مطالعه می کردم احساس کردم مطالب مطرح شده ربطی به موضوع پایان نامه ندارد. دلیل این بی ربطی را از وی جویا شدم. آرام گفت استاد راهنمایم خواسته است فلان اثرش را مورد استناد قرار دهم، و برای آنکه ربطی پیدا کنم، این مطالب را در پایان نامه آورده ام. گفتم آنچه آورده ای ممکن است با آن اثر سفارشی ربط داشته باشد ولی به موضوع پایان نامه ات هیچ ربطی ندارد.
مسئله سرقت ادبی که حاصل بی توجهی به حقوق دیگران است ، گاه چنان به صورت فاحش رخ می دهد که لفظ بی اخلاقی برای توصیف آن بسیار کم بنیه است. به طور نمونه، می توان مواردی از این گونه را برشمرد:
1.غصب کلیّت یک اثر و تنها با حذف نام نویسنده اصلی و جایگزینی نامی جدید و نشر آن در مجله ای دیگر ، که بسیار ناپسندتر از اخذ پاره یا پاره هایی از یک اثر بدون ذکر مأخذ است. چند سال پیش ، یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد من، با چهره ای برافروخته و بسیار نگران، وارد اتاق کارم شد و پرسید: خبر دارید؟ گفتم از چه چیز؟ گفت مقاله شما (رسم الخط فارسی و رایانه) در مجله ای عیناً چاپ شده ولی با نام فرد دیگری. با خنده گفتم آن مقاله که قبلاً چاپ شده و اهل نظر می دانند از کیست. دانشجو قانع نشد و گفت من دنبال می کنم. گویا تلفنی با سردبیر آن مجله صحبت داشته و او را قانع کرده بود که با من تماس بگیرد، که چنین هم شد. عذرخواهی که نمی دانستم این مقاله از آن دیگری است و قبلاً چاپ شده است ، در شماره بعدی به آن اشاره خواهم کرد، و چنین کرد. سه ماه بعد، اواخر اسفند کارت تبریکی به مناسبت نوروز برایم رسید که متعلق به همان سارق ادبی بود. درنیافتم که این کارت نوعی عذرخواهی بود یا دهن کجی!
این گونه سرقت فاحش، بویژه دربارۀ مقالاتی به یک زبان و نشر غیر اخلاقی آنها به زبانی دیگر نیز اتفاق افتاده است که تعداد آنها چندان هم اندک نیست.
2. در مورد آثاری که منتشر نشده اند، خطر این گونه سرقت ها به مراتب بیشتر است. پایان نامه های دانشجویی از آسیب پذیرترین منابع در این زمینه است. به همین دلیل، روبرداشت از پایان نامه بدون کسب اجازه از مؤلف (های) آن و یادداشت برداری از پایان نامه در کتابخانه ها از حدّی بیش از آنچه تعیین شده است مجاز نیست. امّا گزارش ها حکایت از آن دارد که "بلع" پایان نامه ها توسط برخی دانشجویان و ارائه آنها به دانشگاهی دیگر به عنوان کار پژوهشی خود اتفاق افتاده است. یکی از مراکز نگهداری پایان نامه های دانشجویی در ایران اخیراً دو مورد از این گونه اعمال غیر اخلاقی را کشف کرده است.
امّا جالب تر از آن ، علنی کردن و تجاری کردن این گونه سوءرفتار هاست. بر دیوارها و بر روی کف پیاده روهای مقابل دانشگاه و برخی دانشکده ها جملۀ "پایان نامه شما را می نویسیم" برای دانشجویان شناخته شده است، که به دنبال آن شماره تلفن فرد یا مؤسسه کارگزار نیز قید می گردد.
از کتاب: اخلاق انتشارات علمی
نوشته ی دکتر عباس حُرّی
استاد دانشگاه تهران