آموزش پروپوزال نویسی
شیوه نگارش طرحنامه پژوهشی (پروپوزال)
بسیاري از دانشجویان و پژوهشگران تازهکار، درك درستی از معنا، کارکرد و اهمیت پروپوزال پژوهشی ندارند.کیفیت پژوهش، نسبت مستقیمی با کیفیت پروپوزال دارد. پروپوزال بد حتی اگر به تصویب هم برسد، پروژه را خراب می کند. پروپوزال خوب، برعکس نه تنها موفقیت پروژه را نوید میدهد، بلکه کمیته پروژه را نیز در به رسمیت شناختن شما به عنوان پژوهشگري توانا تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از پروپزال پژوهشی آن است که دیگران باور کنند که شما قصد انجام پروژه پژوهشی ارزشمندي را در سر دارید و شایسته انجام آن هستید و برنامه کاري مناسبی براي تکمیل آن دارید. اصولاً هر پروپوزال پژوهشی باید همه عناصر کلیدي مندرج در فرآیند پژوهشی را داشته باشد و اطلاعاتی کافی را به خواننده بدهد تا بتواند به ارزیابی پژوهش پیشنهادي بپردازد.
همه پروپوزالهاي پژوهشی، صرف نظر از حوزه پژوهش و روشی که براي انجام آن بر میگزینند، باید به سه پرسش زیر پاسخ دهند:
- آنچه که میخواهید انجام دهید، چیست؟
- چرا میخواهید آن را انجام دهید؟
- چگونه آن را انجام خواهید داد؟
پروپوزال باید حاوي اطلاعاتی باشد که خوانندگانش متقاعد شوند که شما ایده پژوهشی مهمی در سر دارید، دریافت درستی از ادبیات موضوع و مباحث مهم مربوط به آن دارید و در نهایت آنکه روش شما روشی معتبر است.
کیفیت پروپوزال پژوهشی شما نه تنها به کیفیت پروژه پیشنهادي، بلکه به چگونگی نگارش پروپوزال شما بستگی دارد. این خطر وجود دارد که یک پروژه پژوهشی خوب به دلیل آنکه پروپوزال آن نگارش خوبی ندارد، رد شود. از این رو، به صلاح است که نگارش شما منسجم، روشن و برانگیزاننده باشد. هدف از این موضوع، تمرکز شیوه نگارشی پروپوزال است و نه نحوه بسط ایدههاي پژوهشی.
عنوان
عنوان پژوهشی باید مختصر و توصیفگر باشد. براي مثال میتوان عبارت “پژوهشی درباره ......” را به کار نبرد. عنوانها اغلب بر حسب کارکرد پژوهش بیان می شوند، زیرا چنین عنوانهایی به روشنی نشان دهنده متغیرهاي مستقل و وابسته هستند. با وجود این، در صورت امکان، عنوانی روشنگر و جذاب انتخاب کنید. یک عنوان خوب نه تنها توجه خواننده را جلب میکند، بلکه باعث میشود او جهتگیري مثبتی به پروپوزال پیدا کند.
چکیده
چکیده خلاصه کوتاهی از کل پروپوزال است که نباید بیش از حدود 300 کلمه باشد. چکیده باید شامل بیان مسئله، ضرورت پژوهش، فرضیه(در صورت وجود)، روش و یافتههاي اصلی پژوهش باشد. توصیف روش میتواند شامل طراحی، روال کار، نمونهگیري و ابزار مورد استفاده باشد.
مقدمه
هدف اصلی از نگارش مقدمه، ایجاد پیشینه یا بستر لازم براي مسئله پژوهشی شماست. چگونگی صورتبندي مسئله پژوهش، شاید بزرگترین مشکل نگارش پروپوزال باشد. اگر مسئله پژوهش در بستر ادبیاتی عام و پریشان شکل گرفته باشد، در آن صورت بی مایه و غیرجالب مینماید، اما اگر همان مسئله در بستر حوزه پژوهشی بسیار دقیق و روزآمدي جاي گرفته باشد، آنگاه اهمیتش آشکار خواهد شد.
متأسفانه قانون خاصی براي چگونگی نگارش پاراگراف آغازین که هم جالب و هم روشنگر باشد، وجود ندارد. این امرتا حدود زیادي به خلاقیت شما و عمق درکی که از جوانب مسئله دارید بستگی دارد، و اینکه تا چه حدي میتوانید به نحوي روشن، به مسئله پژوهش بیندیشید.
با وجود این، بکوشید نخست مسئله پژوهش خود را یا بر بستري از حوزهاي داغ و امروزي جاي دهید یا بر حوزهاي قدیمیتر که هنوز زنده و مورد توجه است.
دوم آنکه لازم است پیشینه تاریخی مختصر اما درخوري به دست دهید. سوم آنکه، بستري امروزین فراهم آورید چنانکه در چنین بستري، مسئله پژوهش پیشنهادي شما جایگاهی محوري پیدا کند و در نهایت باید بازیگران کلیدي را شناسایی کنید و به مربوطترین و نمایانندهترین موارد و مطالب منتشر شده اشاره کنید. خلاصه آنکه بکوشید مسئله پژوهشتان را تا حد امکان برجسته سازید و در عین حال اهمیتش را توضیح دهید.
مقدمه معمولاً با عبارتی کلی درباره حوزه مسئله پژوهش و تمرکز بر مسئلهاي خاص آغاز میشود. به دنبال آن نیز توجیه یا دلیل منطقی پرداختن به چنین مطالعهاي میآید. مقدمه معمولاً موارد زیر را در بر میگیرد:
- بیان مسئله پژوهش، که اغلب با عنوان هدف از پژوهش نیز نام برده می شود.
- فراهم آوردن بستر وآرایش صحنه براي مسئله پژوهشتان، به نحوي که ضرورت و اهمیت آن را نشان دهد.
- ارائه دلیل منطقی مطالعه پیشنهادي و نشان دادن چرایی ارزشمندي انجام آن.
- شرح مختصر مباحث عمده و مسائل فرعیاي که پژوهشی به آنها میپردازد.
- شناسایی متغیرهاي مستقل و وابسته آزمایش یا مشخص کردن پدیدهاي که میخواهید مطالعه کنید.
- بیان فرضیه یا نظریه(اگر وجود دارد). در پژوهشهاي اکتشافی یا پدیدار شناختی، نیازي به داشتن فرضیه نیست(لطفاً فرضیه را با گمانههاي آماري بی اهمیت اشتباه نگیرید).
- تعیین حدود یا مرزهاي پژوهش پیشنهادي براي رسیدن به تمرکزي روشن.
- ارائه تعاریفی از مفاهیم کلیدي(این مورد اختیاري است).
مرور ادبیات پژوهش
گاهی مرور ادبیات پژوهش در بخش مقدمه جاي میگیرد. با وجود این، بیشتر تصمیمگیران و تصویبکنندگان پروپوزالها ترجیح میدهند بخش جداگانهاي به این امر اختصاص یابد که در آن، مروري کلی بر ادبیات پژوهش انجام شده باشد. مرور ادبیات پژوهش کارکردهاي مهمی دارد از جمله:
- این اطمینان را فراهم میآورد که شما آنچه را که پیش از این گفته شده است، تکرار نخواهید کرد.
- به کسانی که شالوده پژوهش شما را بنیان نهادهاند، اعتبار میبخشید.
- دانش شما را پیرامون مسئله پژوهشی، نشان میدهد.
- درك شما را از مباحث پژوهشی و نظري مربوط به مسئله پژوهش نشان میدهد.
- توانایی شما را در ارزیابی انتقادي اطلاعات ادبیات مربوط به موضوع، آشکار میکند.
- توانایی شما را در ترکیب و سنتز ادبیات موجود نشان میدهد.
- دریافتهاي نظري جدید به دست میدهد یا الگوي جدید ارائه میکند که همان چهارچوب مفهومی پژوهشتان است.
-8 خوانندهتان را متقاعد میکند که پژوهش، پیشنهادي در غنیسازي ادبیات موضوع مشارکتی مهم و بنیادي خواهد داشت(یعنی مشکل نظري مهمی را حل یا شکاف بزرگی را در ادبیات مورد نظر پر میکند).
بیشتر پژوهشگران تازهکار در مرور ادبیات تحقیق، دچار این مشکلات هستند:
- فقدان سامان و ساختار
- فقدان تمرکز، وحدت و انسجام
- تکراري بودن
- کوتاهی در ذکر مقالات و آثار پر نفوذ
- ناتوانی در همراهی با پیشرفت هاي جدید
- ناتوانی در ارزیابی انتقادي مقالات و آثار ذکر شده
- ذکر منابع نامربوط و نامعتبر
- وابستگی بیش از حد به منابع دست دوم
در صورت وجود هر یک از نقایص بالا در پروپوزال، بعدها با مشکل مواجه خواهید شد.
راههاي گوناگون براي تنظیم ادبیات پژوهش وجود دارد. براي آنکه مرور ادبیات پژوهشتان نظم و انسجام یابد، از تیترهاي فرعی استفاده کنید. براي مثال، پس از اشاره به اهمیت حوزه پژوهشیتان و وضیعت کنونی پیشرفت هاي این حوزه، میتوانید زیر بخشهاي متعددي را به مباحث مرتبط اختصاص دهید. از جمله: الگوهاي نظري، ابزار اندازهگیري، تفاوتهاي فرهنگی و جنسیتی و غیره.
به خاطر داشتن این نکته سودمند است که شما میخواهید داستانی براي مخاطبانی نقل کنید. بکوشید این داستان را به گونهاي برانگیزهاننده و درگیرکننده نقل کنید، حوصله آنان را سر نبرید، زیرا ممکن است منجر به رد پروپوزال احتمالاً ارزشمند شما شود.(فراموش نکنید که ارزیابان پروپزال ما نیز به هر حال انسان هستند).
روش
بخش روش بسیار مهم است زیرا نشان میدهد که شما چگونه به مسائل پژوهش میپردازید. این بخش نشاندهنده برنامه کاري شماست و فعالیتهاي ضروري براي کامل شدن پروژه را شرح میدهد.
اصل راهنماي نگارش بخش روش این است که باید در بردارنده اطلاعات کافی باشد تا خواننده بتواند تعیین کند که آیا روش شما معتبر است یا نه. حتی برخی می گویند که پروپوزال خوب باید واجد چنان جزئیاتی باشد که پژوهشگر صلاحیتدار دیگري نیز بتواند آن پروژه را به انجام برساند.
لازم است نشان دهید که از روشهاي جایگزین نیز شناختی کافی دارید، و بر اساس این شناخت به گونهاي از روش خود دفاع کنید که گویی مناسبترین و معتبرترین راه پرداختن به مسئله پژوهشی است.
لطفاً توجه داشته باشید که ممکن است روش پژوهش کیفی بهترین پاسخ را به مسئله پژوهشیتان بدهد. اما از آنجا که جریان غالب پژوهشگري هنوز هم علیه پژوهشهاي کیفی به ویژه انواع پدیدار شناختی آن دچار پیشداوري است، لازم است که روش کیفیتان را به خوبی توجیه کنید. علاوه بر این چون تحلیل کیفی ملاكها و رسوم چندان تثبیت شده و پذیرفته شدهاي ندارد، بخش روش پروپزال شما باید بسیار پرداختهتر و پختهتر از آنچه که در سنتپژوهشیهاي کمی نیز است باشد.
مهمتر آنکه، فرایند گردآوري دادهها در پژوهشهاي کیفی در مقایسه با پژوهشهاي کمی تأثیر بسیار بیشتري بر نتایج پژوهش میگذارد. به همین دلیل توصیف چگونگی جمعآوري و تحلیل دادهها، توجه و دقت بسیاري میطلبد (شیوه نگارش بخش روش براي پژوهشهاي کیفی، موضوعی است در خور مقالهاي دیگر).
اما بخش روش در پژوهشهاي کمی عموماً باید داراي بخشهاي زیر باشد:
- طراحی- آیا روش شما مطالعهاي پرسشنامهاي است یا تجربهاي آزمایشگاهی؟ کدام گزینه را برمیگزینید؟
- سوژهها یا نمونه ها - چه کسانی در بررسی شما مشارکت میکنند؟ از چه نوع نمونهگیري استفاده میکنید؟
- ابزار - چه نوع ابزار اندازهگیري یا پرسشنامه را بکار میبرید؟ آیا آنها را انتخاب میکنید؟ آیا آنها معتبر و قابل اعتمادند؟
- روال بررسی - چه برنامهاي براي انجام بررسیتان دارید؟ چه فعالیتهایی خواهید کرد؟چقدر طول خواهد کشید؟
نتایج
روشن است که در مرحله پروپوزال، نتیجهاي نمیتوانید داشته باشید. اما لازم است که تصویري از نوع دادههایی که میخواهید گرد آورید، و شیوههاي آمارگیرياي که به کار خواهید برد داشته باشید تا بتوانید به مسئله پژوهش پاسخ دهید یا فرضیهتان را به محک آزمایش درآورید.
برآورد زمان و هزینه
ملاكها و معیارهاي چندان دقیقی براي تعیین زمان و هزینه مورد نیاز پژوهش در پروپوزال وجود ندارد. اما یک اصل مهم در این زمینه وجود دارد و آن این است که زمان و هزینه پیشنهادي تا حد امکان باید با ذکر جزئیات و زیربخشهاي متناسب با کل پژوهش ذکر شود. به عنوان مثال میتوان کل پژوهش را به سه یا چهار مرحله تقسیم کرد، بدین گونه: مرحله اول: تعیین جامعه آماري و نمونهها، مرحله دوم : تنظیم پرسشنامه (یا آماده سازي لوازم آزمایش)،
مرحله سوم : پیمایش، مرحله چهارم : تحلیل دادهها و نتیجهگیري. به نسبت حجم جامعه آماري و تعداد همکاران طرح میتوان زمانی را به هر یک از این مراحل اختصاص داد و آن را در جدولی که امکان مقایسه آسان مراحل در آن وجود دارد تنظیم کرد. براي ارائه بودجه پیشنهادي نیز میتوان یا بر اساس الگوي مرحلهاي اقدام کرد یا بر اساس میزان کاري که مجري یا مجریان طرح بر حسب نفر/ساعت انجام خواهند داد. بهتر است در هر دو حالت، هزینههاي جنبی از قبیل سفر، تجهیزات و غیره نیز به صورت جداگانه ذکر شود.
مذاکره
پس از پایان نگارش پروپوزال و ارائه آن به هیأت تصمیم گیرنده، بهتر است مذاکرهاي حضوري نیز با آنان براي توجیه و دفاع از پروپوزال انجام شود. بسیار مهم است که خوانندگان شما متقاعد شوند که پژوهش تأثیر بالقوه مهمی بر پیشرفتهاي آن حوزه پژوهش خواهد داشت. لازم است حس اشتیاق و اطمینان خود را بدون بزرگنمایی مزیتهاي پروپوزال، منتقل کنید. به همین دلیل نیز باید به محدودیتها و ضعفهاي پژوهش پیشنهادي اشاره کنید که البته بهمرور زمان بر طرف خواهد شد.
خطاهاي رایج در پروپوزال نویسی
- ناتوانی در ارائه بستري مناسب براي تنظیم مسئله پژوهش.
- ضعف در تعیین شرایط محدود کننده پژوهش.
- ضعف در ذکر منابع راهنما.
- ناتوانی در ارائه درست نحوه مشارکت نظري و تجربی دیگر پژوهشگران.
- ضعف در تمرکز بر مسئله پژوهش.
- ضعف در پردازش استدلالهایی منسجم و متقاعد کننده براي پژوهش پیشنهادي.
- طولانی کردن موضوعات کماهمیت و ایجاز موضوعات مهم .
- این شاخ و آن شاخ پریدن - سرك کشیدن به هر جا بدون جهتگیري خاص.
- خطاهاي متعدد در نقل قول ها و ارجاعات نادرست.
- -کوتاهی یا بلندي بیش از حد.
- -نگارش شلخته و بی سامان