نقش سردبیر در مجلۀ علمی
نوشته ی دکتر عباس حُرّی
سردبیر در مجلۀ علمی در واقع مرکز ثقل فعالیت های مجلّه است. تعیین داوران مناسب، رابطه با داورها از یک سو و ویراستار(ان) از سوی دیگر و سرانجام ارتباط با مؤلف به منظور انتقال نقطه نظرها از وظایف سردبیری است. بی توجهی در این مجموعه از روابط گاه به بی اخلاقی هایی می انجامد که ممکن است به دلیل غفلت سردبیر باشد و او نقش آگاهانه و فعالانه ای در این زمینه نداشته باشد.
تعیین داور از سوی سردبیر ( با توجه به مشاوره با اعضای هیأت تحریریه) امر ظریفی است و ممکن است ناآگاهی از نوع روابط افراد درون یک تخصص سبب شود که به دلایل روابط دوستانه یا غیر دوستانۀ داور با مؤلّف ، مقاله ای پذیرفته یا رد شود . گاه به دلیل آشنایی داوران با نوع فعالیت های همکاران رشته خود ، از محتوای اثر یا نوع استنادها ممکن است بتوانند مؤلف (ها) را حدس بزنند . بنابراین، بی نام بودن اثر هنگام ارسال برای داور را نمی توان امری چندان امن و خالی از سوگیری دانست.
تصمیم دربارۀ قبول یا رد یک اثر می بایست فقط بر مبنای اهمیت، اصالت، شفافیت، و مرتبط بودن موضوع اثر با حوزۀ عمل مجله باشد ، حتی اگر نتایج یک تحقیق با اندیشه های سردبیر همسو نباشد (انجمن جهانی ویراستاران پزشکی ، 2011). برای اطمینان از این امر، شاید مناسب آن باشد که سردبیر پیش از کسب نظرهای داوران در مورد یک اثر تصمیم نگیرد.
از آنجایی که سردبیر واسط میان داوران و مؤلف است و نظر داوران توسط سردبیر برای مؤلف فرستاده می شود، وی موظف است که نظرات تند و اهانت آمیز یا لحن نامناسب داوران را تعدیل کند و صورت پسندیدۀ آن را در اختیار مؤلف بگذارد. این امر از آن نظر دارای اهمیت است که سردبیران مجلاّت علمی نقش مؤثری در ارتقاء و رشد اندیشه های علمی دارند و آنچه چنین مسیر رشدی را ناهموار می کند نباید مورد تأیید سردبیر قرار گیرد.
در ایران، گاه به دلیل اصرار برخی مؤلفان برای دریافت پذیرش مقالۀ ارائه شدۀ خود، سردبیران در تنگنا قرار می گیرند و نوعی پذیرش –پیش از گذراندن مرحلۀ داوری- در اختیار مؤلف قرار می دهند، در این امر غیر اخلاقی، مؤلف و سردبیر هر دو مقصّرند . زیرا ممکن است نتیجۀ داوری به گونه ای متفاوت با پذیرش ارائه شده باشد، که این امر خود کدورت هایی را برای هر دو طرف در پی خواهد داشت. تنها سندی که می توان در مرحله پیش از داوری در اختیار مؤلف گذاشت "اعلام وصول" است، هر چند ممکن است چنین سندی برای مؤلّف کارساز نباشد.
در مجموع باید گفت که آنچه سردبیر برای مؤلف می فرستد چیزی جز نقطه نظرهای داوران نیست. هر گونه اصلاح، تعدیل، یا عدم ارسال برای مؤلف نیز حاصل نظر داوران خواهد بود. هر گاه داوری طی مدّتی تجربۀ کاری با مجله ای خاص قادر به تحقق خواسته های مجله نبود یا برای این کار مناسب تشخیص داده نشد، می توان از داور(های) دیگری استفاده کرد.
در رابطۀ میان سردبیری و داوری، گاه عامل زمان بسیار تعیین کننده است. برخی داوران به دلیل دقت در کار یا شهرتی که کسب کرده اند ممکن است در مجلات مختلفی فعالیت کنند یا به دلیل اشتغال به برخی کارهای پژوهشی خود نتوانند زمان و فرصت تعیین شده را رعایت کنند . تأخیر بیش از حدّ در ارائه نظرات مشخصاً به دو عنصر از عناصر نشر صدمه می زند: یکی مؤلف که انتظار دارد مقاله اش در مدتی معقول به چاپ برسد و دیگری سردبیری مجله که ناگزیر است زمان مشخصی را برای برنامه ریزی نشر و رعایت فاصله تعریف شدۀ شماره های مجله رعایت کند. قبول مسئولیت داوری برای زمانی مشخص نوعی تعهّد اخلاقی است که رعایت نکردن آن نوعی بی اخلاقی از سوی داور است ، ولی مؤلف این گونه بی اخلاقی ها را به سازمان مجله، به ویژه سردبیری نسبت می دهد که این امر خود نوعی بی اخلاقی مضاعف از سوی حوزۀ داوری است.
با وجود داوری های مناسب محتمل در فرایند نشر، پس از چاپ هر اثر، هر گونه لغزش صوری، محتوایی، و اخلاقی به سردبیری نسبت داده می شود، و همین امر مسئولیت سنگینی را بر دوش سردبیر می گذارد. در واقع، کنترل کیفیت نهایی با سردبیر است و داوران هر که باشند و به هرصورت که عمل کرده باشند وظایف سردبیری برای تصمیم گیری نهایی در مورد مقاله ایجاب می کند که مقاله را از جهات مختلف مورد توجه قرار دهد که موارد زیر از آن جمله اند:
1. مجلاّت عموماً درصددند که مقاله هایی را منتشر کنند که برای نخستین بار برای آنها فرستاده شده است. همین امر ایجاب می کند که سردبیر از راه های مختلف برای کشف اصالت مقاله استفاده کند. گاه مؤلف چند نسخه ای از مقاله خود تهیه می کند و همزمان برای چند مجله می فرستد و به اصطلاح می کوشد از این طریق احتمال چاپ مقاله خود را افزایش دهد. گرچه این امر نوعی بی اخلاقی از سوی مؤلف است ولی پیامد آن به مجلات نیز زیان می رساند. زیرا ممکن است دو مجله بی خبر از این امر، به چاپ مقاله ای واحد اقدام کنند. معمولاً این امر را ناشی از سهل انگاری سردبیران می دانند . به همین دلیل لازم است سردبیر با برقراری ارتباط با مجلات هم تخصص خود تلاش کند در دام چنین فریبکاری های برخی مؤلفان گرفتار نشود.
2. شکل دیگری از بی اخلاقی بر��ی مؤلفان که سردبیری باید به آن توجه کند، چاپ مکرّر اثری واحد به شکل مقاله های متفاوت است که ممکن است در مراتب مختلف تکرار باشند:
الف. ممکن است مقاله ای با تغییرات اندکی در عنوان یا برخی اجزای نوشته قبلاً به چاپ رسیده باشد، که این امر ممکن است الزماً در مجلات هم تخصّص صورت نگرفته باشد. گر چه ردیابی چنین امری به راحتی میسّر نیست، تلاش سردبیری می تواند احتمال جلوگیری از این گونه بی اخلاقی ها را افزایش دهد.
ب. ممکن است مقاله ای واحد به دو زبان مختلف نوشته شده باشد ، که گر چه برای درک و فهم مخاطبان متفاوت صورت گرفته ، لیکن نوعی تکرار محسوب می شود و از نظر اخلاق علمی پذیرفته نیست، زیرا به جز زبان نگارش ، بقیۀ موارد مشابهند. برای جلوگیری از این امر معمولاً نسخه ای از کارنامه علمی مؤلف را درخواست می کنند تاشاید با مراجعه به سوابق بتوانند از عدم تکرار اطمینان یابند.
ج. رسانه های عمومی بسیار علاقه مندند که مطالب جدید علمی را منعکس کنند و این امر به شکل های مختلف صورت می گیرد : چاپ مقاله ای تعدیل شده از اثر علمی در مجله های عمومی، برگزاری مصاحبه با صاحب اثر ، یا برگزاری نشست هایی در زمینه مورد بحث در اثر علمی. سردبیران باید مؤلفان را مکلّف کنند که هر گونه بازگشایی اندیشۀ مطرح شده در اثر و طرح آن در رسانه های عمومی را موکول به چاپ اثر در مجله خود کنند تا اصالت مقاله خدشه دار نگردد. این امر هم در رسانه های سنّتی و هم در رسانه های الکترونیکی صادق است.
از موارد دیگری که سردبیری مجله علمی باید با دقت به آن بپردازد، مسئله سرقت ادبی است که در مقالات علمی –متأسفانه- اندک نیست. سرقت ادبی آن است که اندیشه ای از متون پیشین استخراج گردد و بدون ذکر مأخذ به گونه ای ارائه شود که گویی متعلق به مؤلف مقاله است. این امر در واقع نوعی منحرف کردن ذهن مخاطب است تا اندیشۀ از پیش موجود را محصول ذهن خود وانمود کنیم. سرقت ادبی را می توان به دو نوع تقسیم کرد: سرقت از دیگران و سرقت از خود.
1.سرقت از دیگران ممکن است توسط مؤلف و در قبال آثار چاپ شده یا چاپ نشدۀ پیشین باشد و از لحاظ صورت ظاهر ممکن است نقل لفظ باشد یا نقل اندیشه. اندیشه دیگران را بدون رعایت حقوق معنوی افراد ازآن خود جلوه دادن عملی غیر اخلاقی است ؛ و دیر یا زود در طول زمان ، مشخص می شود که اصل اندیشه متعلق به کیست.قواعد اخلاقی حکم می کند که به منظور رعایت حقوق صاحبان اندیشه، آنچه از منابع پیشین اخذ شده به درستی به آنها نسبت داده شود. استناد به آثار پیشین بیش از آنکه به فروکاهی اثر تولید شده جدید تعبیر شود جلوه ای از علمی نگری ، صداقت و حفظ امانت مؤلف است.
توجه سردبیر به احتمال سرقت ادبی از آثار دیگران، حتی از طریق ارتباطات گسترده با متخصصان حوزه های مرتبط ، نه تنها دقت علمی مجله را به نمایش می گذارد، بلکه حیثیت علمی مجله را نیز ارتقاء می بخشد.
2. سرقت از خود[1] زمانی روی می دهد که مؤلفی در آثار جدید خویش از کارهای پیشین خود بدون ذکر مأخذ استفاده کند. این عمل به هر صورت –عمدی یا سهوی- که اتفاق بیفتد نوعی سرقت ادبی محسوب می شود. از آنجایی که هر اثری پس از نشر جزو مایملک اجتماعی قرار می گیرد و باید قواعد استفاده از آن را رعایت کرد، آثار پیشین مؤلف نیز در کنار آثار منتشر شده دیگران تابع همین قواعد است و استفاده نامتعارف از آن نیز نوعی بی اخلاقی علمی تلقی می شود.
سردبیری مسئولیت های دیگری نیز دارد که در باب مجلات علمی قابل انتظار است ، که از آن میان می توان به موارد زیر اشاره داشت:
1. درج راهنمای نویسندگان از لحاظ اندازه نوشته و چکیده ، وضعیت کلیدواژه ها، نوع حروف، شیوۀ استناد ، چگونگی ارسال، و مواردی از این نوع که می بایست در صفحات آغازین مجله درج شود تا مؤلفان علاقه مند به ارسال آثار خود از آنها پیروی کنند. این امر به نفع سازمان مجله نیز هست، زیرا اصلاحات احتمالی مربوط به آثار ارسال شده را کاهش می دهد.
2. سیاستها و دامنه موضوعی مجله نیز – ترجیحاً به صورت سیاهه ای روشن از موارد- می بایست در صفحات آغازین درج شود تا افراد علاقه مند بتوانند درباره ربط اثر خود با دامنه موضوعی مجله تصمیم بگیرند و از ارسال آنچه نامرتبط تشخیص داده می شود خودداری کنند. وظیفۀ سردبیری حکم می کند که مصادیق این سیاست ها در آثار چاپ شده نیز قابل شناسایی باشد و تعارضی با یکدیگر نداشته باشند.
3. درج نام اعضای تحریریه ، مشاوران علمی و احتمالاً داوران نیز در هر شماره از مجله مناسب است و به ارتقاء سطح علمی مجلّه کمک می کند.
این موارد در صفحات فارسی و غیر فارسی مجله به دو زبان مختلف انعکاس می یابد.
رعایت این موارد بلاتکلیفی مؤلفان را برای ارسال آثار خود کاهش می دهد ، که این امر خود از بی اخلاقی های محتمل که حاصل عدم شفافیت سیاست ها و دستورالعمل های مجله است جلوگیری می کند. هر شماره از مجله نه تنها باید رهنمودی جامع برای ارتباط علمی با مؤلفان باشد، بلکه هر مقاله از مجموع مقاله های مجله نیز باید خود باز نمود راهکاری باشد که سردبیری پیش روی مؤلفان بعدی قرار می دهد. پیوند میان سیاست ها و مصادیق آنها در مقالات درج شده جلوه ای از صداقت در عملکرد مجله و سردبیری آن است.
تعامل میان سردبیر ، مدیر مسئول، و صاحب امتیاز نیز از ضوابطی پیروی می کند که نه تنها در استواری علمی محتوای مجلّه مؤثّر است ، بلکه پیروی از قواعد اخلاقی را نیز سهل تر می سازد. مواردی از این روابط دوسویه را می توان چینین برشمرد:
1.سردبیر باید در مورد محتوای مجله اختیار تام داشته باشد . از این امر معمولاً با عبارت "استقلال سردبیری" یاد می کنند. مدیر مسئول یا صاحب امتیاز نباید در ارزیابی ، گزینش ، یا ویراستاری مقاله ها- به طور مستقیم یا غیر مستقیم – دخالت کنند.
2.تصمیم های سردبیری باید بیشتر مبتنی بر اعتبار اثر و اهمیت آن برای خوانندگان باشد نه موفقیت تجاری مجله. برای این امر، سردبیر باید از حمایت هیأت تحریریه ، داوران ، ویراستاران، و خوانندگان برخوردار باشد.
3. سردبیر باید رویّه ای را در پیش بگیرد که تحت تأثیر منافع تجاری یا فردی قرار نگیرد (انجمن جهانی ...،2011).
________________________________________
[1] .Self-Plagiarism
از کتاب: اخلاق انتشارات علمی
نوشته ی دکتر عباس حُرّی
استاد دانشگاه تهران